خطر زله برای تهران و ما تهرانی ها چقدر جدی است ؟ حرف آخر را همین اول برایتان میگویم زله به این زودی در تهران جدی نمی شود میدانید چرا ؟ چون زله جدی و حی و حاضرتر همین تهران است .
به نظر من برای شهرمان تهران باید دعا کنیم زله لااقل روز نیاید .
اما اگر میشود زله شب هم نیاید .
چرا که در صورت وقوع زله بیش از سیصد هزار علمک گاز در تهران منفجر خواهد شد ، چون در آن زمان آبی پیدا نمیشود تا با آن آتش ها را خاموش کنند و رفته رفته همه چیز خواهد سوخت .
راستی زله اگر تن داشت انگشت به دهن می ماند که ما کیستیم که بال های خیالمان بسته است .؟
به یک چشم بستن میتوان دید تهران پس از زله را ، دیوارهای محافظ این خانه ها بر ما فرو میریزند . میز و صندلی و چراغ و کتاب میشود شمشیر و نیزه ، اما ما باز هم از تهران نمی رویم .
در طرح مطالعاتی یک گروه ژاپنی از راه انداختن کوره های آدم سوزی و سردخانه های بزرگ برای تهران بعد از زله صحبت شد ، در یک طرح دیگر دفن موقت و سطحی ، اول در هر جای ممکن و بعد دفن اصلی و شرعی در فرصت مناسب مطرح شد .
و در تحقیقی دیگر گورستان ها به عنوان فضای مناسب برای اسکان مناسب برای بازماندگان زله پیشنهاد شد .
نمی خواهم آب پاکی را روی دستتان بریزم اما برای پاسخ به این سوال لطفا کمی جدی باشیم ؛ تا زله تهران چند ثانیه باقیست .؟
------
تهران از نگاه شما
وبلاگ : atefehbanaei.blogfa.com (وب نوشته های عاطفه بنایی - خبرنگار برتر رادیو جوان)
حریم هیچ گسلی در تهران رعایت نشده است | |
موقعیت گسلهای تهران یکی از بزرگترین دغدغههای کارشناسان شهرسازی و علم زله است که با افزایش بلند مرتبهسازی در این محدوده فراتر رفته و به یک بحران تبدیل شده است. به گزارش خبرگزاری فارس، هر چند صحبتهای اخیر مسئولان شهری مبنی بر تعیین حریم گسلها در طرح تفصیلی و ایجاد ساخت و سازها در چارچوب ضوابط جرقههایی از امید را برای کاهش خطرات ناشی از زله احتمالی به وجود میآورد و به قول شفیق، مشاور طرح تفصیلی تهران از تداوم سیکل معیوب شهرسازی در این محدوده ها جلوگیری میکند؛ اما واقعیتی که وجود دارد و نگران کننده نیز هست، این است که تاکنون درصد بالایی از ساخت و سازها روی گسل صورت گرفته است. به گونهای که کارشناسان علم زله آن را تهدیدی جدی برای تهران بر میشمارند.
بهرام عکاشه، پدر علم زله ایران، از جمله این افراد است که تندترین انتقادها را در این رابطه داشته و معتقد بوده دامنه خسارات را با این اقدام به 100 رساندند. وی می گوید: حریم هیچ گسلی در تهران رعایت نشده و این موضوع با توجه به نوع ساخت و سازهایی که در این محدوده صورت گرفته نگرانی ها را عمیقتر میکند. پدر علم زله ایران، در این رابطه چنین تحلیل میکند که سبک شهرسازی و ارتفاع ساختمانها در حریم گسل از اهمیت بالایی برخوردار است که این موضوع در تهران به فراموشی سپرده شده و جایی که نباید بلندمرتبه سازی صورت می گرفته، برجهای چندین طبقه ساختهاند. عکاشه، میگوید: اولا انتخاب تهران برای پایتخت شدن اشتباه بوده و نکته دوم این که فارغ از این مساله، با توجه به موقعیت جغرافیایی آن از نظر زله خیز بودن بلندمرتبه سازی در محدوده استقرار گسلها صورت میگرفت؛ چرا که این موضوع دامنه تخریب را در گستردهترین سطح افزایش میدهد و شاید اگر شاهد اوج گرفتن ساختمان ها در محدوده استقرار گسلها نبودیم نگرانیها اندکی کاهش مییافت. وی این اهمال و بیتوجهی را بیشتر متوجه مسئولان شهری میداند که در طول شکل گیری تهران و مهمتر از آن توسعه ارضی آن طرح و برنامه جامعی را در این رابطه تهیه نکردند تا راهبردهایی را برای ساخت و ساز مشخص کند. عکاشه میگوید: بیش از 200 سال از عمر تهران می گذرد و نزدیک به 60 شهردار هم برای مدیریت آن سرکار آمدهاند؛ ولی هیچ کدام به این موضوع توجه نکردهاند و هیچ کدام از آنها حریم گسلها را جدی نگرفتهاند. انوشیروان محسنی بندپی، نائب رئیس فراکسیون مدیریت شهری، از جمله این افراد است که میگوید: چنان که در تهران زلهای رخ دهد امدادرسانی با مشکل جدی مواجه خواهد شد. وی میافزاید: بیشتر کوچههایی که بلند مرتبه سازی در آنها صورت گرفته تنگ و باریک بوده و امدادرسانی را دشوار می سازند و این در حالی است که در بسیاری از آنها امدادرسانی غیرممکن است و این موضوع دامنه خسارات را به 100 درصد میرساند که اتفاق بدی است. موضوعی که در حال حاضر نیز امدادرسانی را با مشکل مواجه کرده است. ------
تهران از نگاه شما
وبلاگ :zaminshiraz87.blogfa.com (وبلاگ زمین شناسی دانشگاه شیراز)
|
نکات ایمنی مرتبط با رخداد زله در زمان وقوع و بعد از آن
این نوشته ارزشمند دارای نکات خاص و کوچکی است که می تواند راهگشای بزرگی برای کاهش بلایای ناشی از وقوع زمین لرزه باشد. در این متن- که اخیراً آن را به صورت ایمیل دریافت نمودم- به شهر تهران پرداخته شده است، ولی نکات اصلی آن که با زبان عامیانه عنوان شده ، جنبه عمومی دارد.
(تهران شناسی : مطلب بسیار جالب و حاوی نکات بسیار مهمی است که به همه توصیه میکنم بخوانند، مابقی را در ادامه مطلب بخوانید)
تهران از نگاه شما
منبع : انجمن علمی زمین شناسی دانشگاه تهران azut.blogfa.com
ادامه :
اول از همه به فکر مکانی باشید که در آن زندگی میکنید. بسیاری از بناهای تهران خصوصاً در مرکز و جنوب شهر قدیمی هستند، خانههایی بدون اسکلت فی. تا قبل از تصویب قانون ایمنسازی منازل در دهه شصت، بسیاری ازخانههایی که با اسکلت فی ساخته میشدند هم اصول ایمنسازی را رعایت نمیکردند. ضمن اینکه اصولاً بساز و بفروشهای تهران افرادی هستند که اصولاً صلاحیت ساخت مسکن را ندارند و در بعضی موارد از افراد کمسواد و سودجو تشکیل شدهاند که برای سود بیشتر حاضرند با جان شما معامله کنند. اما چیزی که مسلم است خانههای قدیمی حتی تاب مقاومت در برابر زله پنج ریشتری را ندارند. اگر در چنین مکانی زندگی میکنید حتماً به فکر تهیه یک مکان ایمن باشید. اگر میتوانید نقشهای از گسلهای تهران تهیه کنید و به شدت از تهیه مسکن روی مرز گسلها خودداری کنید. هیچ ساختمانی با هردرجه ضریب ایمنی در مرز گسلها سالم نخواهندماند.
شصت در صد زلهها در نیمهشب اتفاق افتادهاست. بعید نیست که زله تهران هم جزو همین شصتدرصدیها باشد. فراموش نکنید که بعد از این لباس کامل را در کنار تخت و در دسترس قرار دهید.
همین الان که این نوشته را تمام کردید بروید دو تا بطری نوشابه خانواده خالی را از آب پر کنید و داخل ماشین بگذارید. حواستان باشد که همیشه آن را پر نگه دارید و دو بطری دیگر هم پر آب کنید و در مکانی امن در خانه قرار دهید. من فکر میکنم کابینتهای آشپزخانه جای بدی نباشد.
مکانهای امن خانه را از همین الان شناسایی کنید.
یک ساک کوچک تهیه کنید. سعی کنید از نوعی باشد که دسته بلند دارند وروی دوش قرار میگیرند. یا یکی از این کولهپشتیها که قدیمها برای کوهنوردی و در حال حاضر برای مدارس استفاده میشود. چند تا کنسرو تن ماهی،کمپوت، کمی خشکبار، قند و آب نبات، بیسکوئیت و یک رادیوی کوچک، سوت ویک چراغ قوه داخل آن بگذارید. برای تمام این وسایل باطری تهیه کنید وحواستان باشد هر دو ماه باطری را عوض کنید. قوطیهای تن ماهی را قبل ازسررسید مهلت مصرف عوض کنید. اگر جا شد بطریهای آب را هم داخل همین ساک قرار دهید. پیچگوشتی، شمع، چاقو، سوت، آچار فرانسه را هم داخل همین ساک قرار دهید. لوازم کمکهای اولیه را در این ساک قرار بدهید. شامل یک قیچی کوچک، باند استریل، چسب، قرص و پماد آنتیبیوتیک،پماد سوختگی، استامینوفن، قرص اسهال، الکل و داروی مسکن و قطره استریل چشمی. اگردارویی دارید که عدم مصرفش باعث به خطر افتادن سلامتی شما میگردد، از آنها هم چند تایی درساک قرار بدهید. اگر از سوییچ ماشینتان دو تا دارید یکی را داخل ساک قراردهید. اگر ندارید بروید یکی تهیه کنید بعد آن را داخل این ساک قرار دهید.یک بسته دستمال کاغذی رولی فراموش نشود. چند متر طناب، (حوله کوچک و صابون و مسواک و خمیر دندان برای روزهای آتی)، مقداری پول و طلا و کفش راحت و سبک و محکم ، مدارک ضروری مثل شناسنامه و . یک یا دو قطعه خیلی کوچک از یادگاری که خیلی برایتان ارزش دارد. (بیخود بارتون رو سنگین نکنین. شاید ناچار بشین روزها این ساک رو حمل کنین. به نظر من اگر ازدواج کردین سیدی عروسیتون، بهترین چیزه.)
داخل اتاق خواب را از لوستر و تابلو و اکواریوم و آینه و هر چه وسایل اینطوری است خالی کنید. تنها یک تخت برای اتاق خواب کافی است و احیاناً یک میز آرایش بدون آینه. همین لوازم را از اتاق خواب بچه بردارید. در مورد اتاق خواب او با سخت گیری بیشتری کار کنید.
قبلاً برایتان گفتم تمام جاهای امن خانه را مشخص کنید (مثلث حیات)چهارچوب درها، زیر میز نهارخوری و کنار ستونها بهترین مکانها هستند.
اگر هنگامی که خواب بودید دیدید که زمین میلرزد زیاد به خودتان زحمت ندهید، تا از گیجی خواب بیدار شوید زله تمام شدهاست. مدت زله بین سی ثانیه تا یک دقیقه است. اگر از شانس بدمان زله یک دقیقهای نصیبمان شد باز هم از جایتان تکان نخورید در جایی که هستید بمانید و سرتان را حفظ کنید. چون ساختمانی که سی ثانیه جلوی زله ایستادگی کردهاست سی ثانیه دیگر هم ایستادگی خواهد کرد (انشاءا.). اگر دسترسی شما به یکی از این نقاط امن فقط با یک گام امکانپذیر است به طرف آن بروید. اگر قرار است چند قدم تا آن مکان بردارید شاید بهتر باشد در جای خود سنگر بگیرید. حرکت در هنگام زمینلرزه کار بسیار سختی است.
• اگر عادت دارید کنار تختتان پارچ آب بگذارید حتما از این به بعد از پارچ و لیوان پلاستیکی استفاده کنید.
بعد از این که زله اتفاق افتاد
بعد از زله بسیار دقت کنید بیشتر آسیبها از این زمان به بعد شروع میشود.
اول اینکه مراقب هر حرکت خود باشید. به هیچ وجه از تخت خارج نشوید.احتمالاً این نوشته را در مورد پاکسازی اتاق خواب از تابلو و آینه زیادجدی نگرفتید، یا شب قبل پارچ آب و لیوان را کنار تخت گذاشتهاید و اینهاحالا تبدیل شدهاند به بلورهای زیبای شیشه. بعد از زله برقها قطع شدهاست و از نور و این حرفها خبری نیست. حواستان باشد که یک حرکت اضافی میتواند باعث بریدگی بسیار بد در پایتان بشود. باز هم حواستان باشد که در این شرایط که شهر تبدیل شده به تل عظیمی از خاک، زخم بسیار راحت عفونی میشود. تا حالا اسم کزاز و قانقاریا به گوشتان خورده؟ دوا و دارو هم که دیگر خوابش را ببینید. پس حواستان باشد به این راحتی خودتان را زخمی نکنید.
اگر دمپایی روفرشیتان را پیدا نمیکنید، یک تکه از ملافه را بکنید و دور پایتان بپیچید. سعی کنید قسمت کف را بسیار کلفت بپیچید.اگر همسر دارید به او هم توصیه کنید همین کار را بکند. بسیار سریع عمل کنید اما هول نشوید تا حال هر چه میخواست بشود شده.
به سرعت فرزند کوچکتان (تا ده سال) را بغل کنید و به طرف در بروید به همسرتان ماموریت بدهید به طرف ساک و آب برود. اگر فرزندتان بزرگتر از ده سال است اجازه بدهید خودش راه برود.
احتمالاً چهارچوب در خانه از شکل خارج شدهاست. شاید ناچار شدید باکمی زور آن را باز کنید. اگر خواستید با زور شانه آنرا باز کنید، دقت کنید که خیلی محکم ضربه نزنید. هیچ کس از آن سمت در خبر ندارد.
زیاد نگران بستهنشدن در خانه نشوید. نسبت خانه نیمهویران به افراد بیشتر از آن است که به خانه شما هم دستبرد بزنند.
به هیچ وجه به این تصور نباشید که خانه شما که جلوی زله ایستادگی کرده بعد از این هم جای امنی است. از خانه خارج شوید. حتماً حتماً با لباس گرم خارج شوید. اگر توانستید یک پتو هم همراه بردارید، سرما هم به اندازه زله کشنده است. به گونهای از خانه خارج شوید که گویی بار آخراست که این خانه را ترک میکنید.
شما جلو حرکت کنید. بعد فرزندتان بعد همسرتان. اگر ناچار شدید کودکتان را در بغل بگیرید بهتر است فردی که کودک را در بغل میگیرد از عقب حرکت کند. در حین حرکت بسیار دقت کنید حتما دستان خود را به دیوار (اگر باقی ماندهباشد) یا نرده یا به چیزی بگیرید. بسیار احتمال دارد که زیر پایتان ناگهان خالی شود و این دست گرفتن کمک میکند که پرتاب نشوید.
اگر در طبقات بالا زندگی میکنید به آرامی سقوط را شروع کنید. چراغ قوه را شما در دست بگیرید و هر قدم را حسابشده بردارید و بعد نور را به عقب بیندازید که همسر و فرزندتان بتوانند شما را تعقیب کند. به هیچ وجه ندوید.
اگر بوی گاز شنیدید چراغ قوه را خاموش کنید و سعی کنید در تاریکی راهتان را پیدا کنید. به هیچ عنوان از کبریت یا فندک استفاده نکنید.
در حیاط آپارتمان بسیار مراقب باشید. دهانه تمام چاهها حالا دیگر باز شدهاست، ممکن است با کمی آجر یا سیمان پوشیدهشدهباشد و شکل کامل یک دام را برای فرو بردن شما تشکیل دادهباشد. از کنار دیوار حرکت کنید تابه در برسید و زیاد سرعت نداشتهباشید. اگر برایتان امکان دارد همین الان مکان چاه منزلتان را پیدا کنید و آنرا شناسایی کنید.
وقتی به محوطه بیرون خانه رسیدید
اگر فکر میکنید که میتوانید با دست خالی به کمک همسایه بروید حتماًاین کار را بکنید.
خیلی خیلی خیلی مراقب بوی گاز باشید. اگر این بو را حس کردید به سرعت به طرف جهت مخالف آن فرار کنید. هنگام حرکت سعی کنید از وسط خیابان یاکوچه عبور کنید (کنارهای پیادهرو معمولاً یکی از هزاران دهانه چاهی هستند که حالا دیگر سرپوش ندارند.) زمانی که از کار نجات همسایه فارغ شدید به دقت این اعمال را انجام دهید.
اگر در مرکز شهر هستید هر چه سریعتر خود را به سمت خارج شهر برسانید.به ذهنتان هم خطور نکند که به همراه زن و بچه برای نجات برادر یا خواهریا پدر و مادری که دو خیابان بالاتر یا پایینتر هستند بروید. من شما رادرک میکنم که دوست دارید برادر، خواهر، مادر یا پدر خود را هم نجاتدهید، اما فرزندان خود را فراموش نکنید. شما سوپرمن نیستید. در ضمن اگرمجرد هستید حتماً برای نجات افراد خانواده اقدام کنید. عموماً خطاب من دراین نوشته افراد متأهل است.
در صورت بروز زله بیش از سیصد هزار علمک گاز در تهران منفجرخواهدشد. همانطور که میدانید برای اینکه گاز در لولهها جریان پیدا کندتحت فشار به مایع تبدیل میشود و شکستن لوله باعث انفجار آن خواهدشد. چون در آن زمان در تهران آبی پیدا نمیشود که آتش را مهار کند رفته رفته همه چیزهای سوختنی در تهران خواهدسوخت. حواستان باشد که حتی آسفالت خیابان هم که از مواد قیری تهیه شدهاند در حرارت خاصی شروع به سوختن میکند. امابهترین هیزم دم دست برای آتشسوزی وسایل خانه و اتومبیلهای پر از بنزین هستند. زمانی که آبی برای خاموشی این آتش نباشد آتشهای کوچک با هم متحد میشوند و آتش بزرگتر تشکیل میدهند و این روند ادامه دارد. احتمالاًکمتر از دوازده ساعت بعد از زله آتشسوزیهای بزرگ تمام سطح شهر را پوشانده. اگر در فرار به فضای باز تعلل کنید احتمالاً در حلقه این آتش گرفتار خواهیدشد. فرار از این حلقههای آتش چندان کار راحتی نخواهدبود. دودی که از این آتشسوزی بلند خواهدشد بهشدت مسمومکننده و کشنده است. پس اگر در حلقه آتش گرفتار شدید زیاد نگران نباشید؛ قبل از اینکه زنده زنده بسوزید خفه خواهیدشد.
نمیتوانید زیاد به ماشینتان امید داشتهباشید، اما اگر در حاشیه شهرزندگی میکنید و به فرض محال دیدید که خیابانها باز هستند حتماً از ماشینتان استفاده کنید و به طرف خروجیهای شهر در جنوب یا غرب شهر بروید. زیاد به خروجیهای شرق تهران امید نداشتهباشید. احتمالاً تمام جادههای کوهستانی مسدود خواهدشد.
حتماً حتماً حتماً همین الان با تک تک افراد خانواده که میشناسید قرار یک فضای باز که بعد از زله بتوانید همدیگر را در آنجا ملاقات کنید بگذارید. مثل خروجی اتوبان کرج یا ورزشگاه آزادی یا پارک ملت یا .سابقاً بیش از صد قطعه زمین را برای اسکان ساکنان تهران بعد از زله در نظر گرفته شده بود که در طی این چند سال تقریباً تمام این زمینها تبدیل به برج شدهاست. به همین جهت ناچارید از چند پارک بزرگ وورزشگاهها برای اینگونه قرارها استفاده کنید. بعد از زله نه اتوبوسی هست که به طرف آنان بروید نه تلفنی هست که از هم خبردار شوید. این بهترین راه برای پیدا کردن همدیگر است. بهتر است قرار ملاقات را برای تنها یک یا دو روز بعد از زله بگذارید، اما اگر فکر میکنید که در محل امنی زندگی میکنید میتوانید قرار را برای اولین ساعات بعد از زله بگذارید. اگر فضای خاصی را مشخص نکردهباشید بعید است به این سادگی از زنده بودن آنان باخبر شوید.
اگر فکر میکنید که نیاز دارید برای برداشتن پارهای وسایل به داخل ساختمان بازگردید حتماً تا صبح صبر کنید. روشنایی هوا بسیاری از خطرهای ناپدید را آشکار خواهدکرد.
به هیچ وجه در طی زله و بعد از آن برای نظافت شخصی از آب استفاده نکنید. آب موجود را فقط برای آشامیدن استفاده کنید.
هر از گاهی به رادیوتان یک سر بزنید اما بعید است برنامهای از تهران برایتان پخش شود. به فرض محال اگر ایستگاه پانزده خرداد سالم بماند مجری باید خیلی بیرحم باشد که زن و بچهاش را ول کند و بیاید برای شما موسیقی بگذارد. اما ممکن است دو روز بعد از زله بتوانند جوری رادیو را راه بیندازند.
اگر آنقدر شانس داشتید که ماشینتان سالم بود و مسیر باز بود، در حرکت از تهران درنگ نکنید. برای اینکه شک شما را به یقین تبدیل کنم چند نکته را یادآوری میکنم:
از جمعیت دوازده میلیونی تهران حدود هشت ملیون نفر بعد از زله زنده خواهندماند. هر سه سد اطراف تهران ضد زله نیستند و از بین خواهندرفت. حتی دسترسی به چاهها برای استفاده از آب آنها غیرممکن خواهدبود. برای تأمین آب این جمعیت عظیم هیچ کاروان تانکری روی زمین کافی نخواهدبود. در نتیجه استفاده از آب غیربهداشتی اجتنابناپذیر خواهدشد. ضمن اینکه مسئله اسکان و تغذیه این جمعیت عظیم بعد از چند روز مشکلی غیرقابلحل خواهدشد. از طرفی استفاده از آب آلوده باعث همهگیر شدن بیماریهای عفونی و اسهال و وبا خواهدشد و . چارهای نیست.
باید این شهر را به قصد یکی از شهرهای نزدیک تهران ترک کرد. میتوانید بعد از اینکه همراهانتان را در آنجا اسکان دادید برای کمک به عملیات نجات بازگردید.
در حین عملیات نجات حواستان به آتش باشد. از دست شما یکنفری کار زیادی برنمیآید. اگر با مصالح ساختمانی سر و کار داشتهباشید منظور من را خوب درک میکنید. به همین جهت اگر در جایی دیدید که چند نفر سعی میکنند فردی را از خاک بیرون بکشند به کمک آنها بروید. میتوانید بعد از آنها خواهش کنید که برای کمک عزیزان شما بشتابند. بسیاری از نجاتها در این زمان با همکاری جمعی معنی پیدا میکند.
اگر خواستید برای خروج فردی که از زیر آوار فریاد میکشد بروید دو نکته را فراموش نکنید:
اگر واقعا فکر میکنید میتوانید اینکار را بکنید، حتماً یک کلنگ داخل ماشینتان بگذارید. بعد از زله میفهمید مخترع آن چه نعمتی را اختراع کردهاست.
جملات بالا متعلق به یادداشتی در رومه اطلاعات است که بیش از 54 سال پیش، یعنی در 28 آبان 1336 نگاشته شده است؛ نگرانیای که 9 سال پس از آن منجر به برپایی نخستین سمینار بررسی آلودگی هوای تهران در 15 آذر 1345شد. منتها از آن سال تاکنون، ظاهراً هنوز دارند بررسی میکنند که چگونه میشود غول آلودگی هوا را دوباره به چراغ جادو بازگرداند! نه؟ راستی! به نظر شما چرا نیم قرن، زمان مناسبی برای ریشه کنی بحرانی به نام آلودگی هوا در تهران نیست؟ و نه تنها این زمان کافی نیست، بلکه اینک غول آلودگی گامهای خود را تا اراک، اصفهان، اهواز، تبریز، مشهد و شیراز هم گسترانده است! ماجرا را هم دیگر مانند سال گذشته نمیتوان صرفاً به کمبود ریزشهای آسمانی ربط داد! میتوان؟
این روزها، تهرانیها در حالی آخرین برگهای فصل پاییز را ورق میزنند که دستکم، نیم قرن بود چنین دورهی پربارانی را در نخستین فصل از سال آبی به یاد نداشتند. کافی است بدانیم بدون توجه به بارندگی آذرماه، میزان ریزشهای آسمانی در استان تهران در طول دو ماه نخست سال آبی 91-1390 بیش از 383 درصد رشد داشته است؛ وضعیتی که سبب شد پایگاه مدیریت خشکسالی، استان تهران را پربارانترین استان کشور بنامد. با این وجود و به رغم بهرهمندی از چنین سال استثنایی و خیسی، اکنون چند هفته است که غلظت آلایندههای موجود در هوای تهران از مرز ناسالم هم گذشته و به آستانهای بس خطرناک و نگران کننده رسیده؛ آستانهای که کابوس روزهای آلوده آذرماه سال 1389 در تهران را دوباره زنده کرده است. روزهایی که میخواستند با استفاده از هواپیماهای سمپاش، از میزان آلودگی هوایش بکاهند و اینک بیش از هر زمان دیگری، آن طرح به یک لطیفه میماند!
اما چرا آن کابوس دوباره زنده شده است؟
آیا وضعیت وخامتبار کنونی یکبار دیگر تأیید نمیکند که هیچ عزم جدی برای مهار آلودگی هوا در پایتخت ایران و دیگر کلانشهرهای کشور وجود ندارد؟ وقتی که مردم تهران سالانه 200 میلیارد دقیقه از عمرشان را مجبورند در ترافیک پایتخت به هدر دهند؛ وقتی همچنان دو خودروساز اصلی کشور در برابر ارتقای استاندارد ساخت خودرو از یورو 2 به یورو 3 مقاومت میکنند؛ در حالی که اینک یورو 5 استاندارد روز اروپا به شمار میرود؛ و وقتی که درصد بنزن موجود در بنزین مورد استفاده به 5 برابر حد مجاز میرسد؛ آشکار است که باید با چنین بحرانی روبرو شویم؛ بحرانی که سبب شده از ابتدای سال 90 تا امروز، فقط تهرانیها از دو روز هوای پاک بهرهمند باشند.
بنابراین، آیا در چنین شرایطی، شگفتآور است که بشنویم: دستکم سالانه 4 هزار نفر از تهرانیها بر اثر آلودگی هوا جان میبازند؟ و افزون بر آن، آیا شگفتآور است که خسارت مادی آلودگی هوا در تهران بههشت میلیارد دلار در سال برسد؟ چگونه است که اختلاس سه میلیارد دلاری میتواند چنان موجی در جامعه ایجاد کند که خواب بسیاری از خفتگان خفته را آشفته سازد، اما این هدررفت 8 میلیارد دلاری را کسی جدی نمیگیرد؟ آیا این که سوخت مورد استفاده در خودروها یا تکنولوژی ساخت خودروها با استانداردهای جهانی فاصله بسیار دارد، مقصرش مردم هستند یا دولت؟ آیا این که میزان فضای سبز محدودهی 700 کیلومتر مربعی تهران از حدود 70 درصد در دههی 1330 به 15 درصد در امروز کاهش یافته است، مقصرش مردم هستند یا مدیریت حاکم بر پایتخت ایران؟
بیاییم برای یکبار هم که شده این شهامت را در خود تمرین کرده و صادقانه اعتراف کنیم که حل مشکل آلودگی هوای تهران و برخی کلانشهرهای دیگر، نیاز به برنامهریزی بیش از 4 سال دارد و به همین دلیل در اولویت کار هیچ دولت و شهرداری معمولاً قرار نمیگیرد! میگیرد؟
یادمان باشد هوا که از دست برود؛ هوا که بی کیفیت شود؛ زندگی بیکیفیت خواهد شد. زیرا بر بنیاد آموزه شاخص سرزمین شاد – Happy Planet Index - مردمان شاد، مردمان خلاق و مردمان کارآفرین نمیتوانند در چنین هوایی و چنین سرزمینی بهترین کیفیت خود را بروز دهند و این میتواند بزرگترین هشدار برای کلاننگران حکومتی باشد که اگر همچنان منفعلانه در برابر این معضل رویه کنونی را ادامه دهند، گام به گام ممکن است آنها را از دستیابی به پیشبینیهاشان در سند چشمانداز ایران 1400 بیشتر بازدارد.
نتایج یک تحقیق تکان دهنده
چندین سال پیش گروه مطالعاتی از ژاپن مطالعاتی را در زمینه گسل های تهران انجام دادند و آسیب پذیری مناطق، بزرگا و تلفات زله احتمالی تهران را بررسی کردند.
احتمال فعال شدن سه گسل تهران
به گزارش مهر، در این مطالعات بر پایه اسناد و گزارشهایی که پیشتر توسط محققان ایرانی و خارجی تهیه شده بود، ویژگی های گسل های فعال اصلی در تهران و اطراف آن مورد بررسی قرار گرفت. از میان بسیاری از گسل های فعال در منطقه، احتمال فعال شدن سه گسل "مشا"، "شمال تهران" و گسل "جنوب ری" تشخیص داده شد.
گسل "مشا" که حدود 200 کیلومتر طول دارد از گسل های اساسی البرز مرکزی است که در شمال تهران قرار گرفته است. این گسل از حاشیه رشته کوه در غرب به سوی شرق البرز گسترش می یابد. گسل شمال تهران در دامنه رشته کوه البرز با طول حدود 90 کیلومتر قرار دارد و از "کن" تا "لشگرک" ادامه دارد. این گسل در لشگرک به گسل "مشا" فشم می پیوندد. گسل های جنوب و شمال ری نیز از شاخص ترین گسل ها در دشت های جنوبی تهران هستند و حدود 20 کیلومتر طول دارند.
مطالعات "جایکا" بر پایه مطالعات و تحقیقات انجام شده بر روی گسل های عمده تهران و اسناد تاریخی زله هایی که از سال 743 میلادی در تهران واقع شده بود، انجام شد. این گروه سه سناریو در زمینه فعال شدن سه گسل اصلی شهر تهران و یک سناریو برای فعال شدن گسل های پنهان در زیر لایه های رسوبی شهر تهران ارائه می دهد. به این ترتیب، چهار مدلی که برای سناریو زله ها در نظر گرفته شد شامل مدل گسل "ری"، مدل گسل "شمال تهران"، مدل گسل "مشا" و مدل شناور است.
شدت زله احتمال تهران در سه گسل آن
بر این اساس، در سناریوی زله مدل گسل ری، منطقه جنوبی شهر شدت زله 9 و منطقه شمالی آن شدت زله بین 7 تا 8 را احساس خواهند کرد. در مدل گسل شمال تهران شدت زله در بخش شمالی شهر به 9 و در بخش جنوبی آن به 7 می رسد و بخش بزرگی از شهر شدت زله 8 را تجربه خواهند کرد. در مدل گسل مشا در قسمت بزرگی از شهر، زله ای با شدت 7 احساس خواهد شد. در مدل شناور نیز بخش اعظم شهر شدت زله 8 و چندین قسمت نیز شدت زله 9 را تجربه خواهند کرد.
تلفات تهران در صورت بروز زله
در این گزارش به خسارت ساختمانها اشاره شد. طبق مطالعات جایکا ساختمان های مسی از ساختمان های تجاری و کارخانه ها و بناهای عمومی مهم از قبیل مدارس، بیمارستان ها و ایستگاه های آتش نشانی تفکیک شده اند و خسارات ناشی از چهار سناریوی زله برای این ساختمان ها به طور جداگانه محاسبه شده است. گروه مطالعاتی برای برآورد خسارات ساختمان های مسی یک بانک اطلاعاتی براساس نتایج آمارگیری سال 1375 تهیه کردند و اطلاعات آن را با آمار تعداد طبقات ساختمان ها که توسط اداره پست ارائه شده بود، مطابقت دادند.
تعداد ساختمان های مسی تهران 900 هزار واحد برآورد شد که از این میزان 45 درصد ساختمان ها سازه آجری و فی دارند، 40 درصد دارای سازه فی هستند، 10 درصد از بتن مسلح و درصد اندکی نیز از ساختار خشتی برخوردارند. 6 درصد ساختمان های مسی که دارای سازه فی هستند در 10 سال گذشته ساخته شده اند. (آمار مربوط به سال 1378 است)
در سازه های فی پایه ها و تیرها با استفاده از جوشکاری کارگاهی به یکدیگر اتصال داده شده اند که این منجر به کم شدن اعتبار یا قابلیت اعتماد به این اتصالات می شود. بنابراین انتظار نمی رود که سازه های فی به طور کامل در برابر زله مقاومت موثری داشته باشد.
زله تهران مربوط به گسل ری باشد 55 درصد ساختمانها فرو می ریزند
این گروه در مدل گسل ری اعلام می کنند که در صورتی که زله تهران به خاطر فعال شدن گسل ری باشد 480 هزار ساختمان در تهران یعنی 55 درصد ساختمان ها فرو خواهد ریخت. بیشترین تعداد ساختمان های آسیب دیده در منطقه 15 خواهد بود. نسبت ساختمان خسارت دیده به ساختمان های سالم در مناطق 11، 12، 16 و 20 مقدار بسیار بالایی در حدود 80 درصد است. دلیل این نسبت بالای خسارت، وجود ساختمان های آسیب پذیر فراوان و جنبش لرزه ای نیرومند (با شدت 9) در این مناطق است.
در صورت فعال شدن گسل شمال تهران 310 هزار ساختمان که 36 درصد کل ساختمان ها را شامل می شود، آسیب می بیند. نسبت ساختمان های خسارت دیده به ساختمان های سالم در مناطق یک تا 5 که در بخش شمالی شهر تهران قرار دارند درحدود 50 درصد است. نسبت خسارت در بخش جنوبی شهر کمتر از 30 درصد است. تفاوت خسارت بین قسمت شمالی و جنوبی شهر به اندازه مدل گسل ری نیست.
در این مطالعات، تلفات انسانی برای هر نوع سازه ساختمانی در هر حوزه آماری برآورد شد و نتایج به دست آمده با داده های هر منطقه شهری تلفیق و تعداد تلفات به تفکیک روز و شب و همچنین به تفکیک میزان فعالیت های اضطراری امداد رسانی محاسبه شد. در صورت فعال شدن گسل ری شاهد گسترده ترین تلفات خواهیم بود یعنی حدود 6 درصد کل جمعیت شهر تهران جان خود را از دست خواهند داد. در منطقه 15 به علت تعداد زیاد جمعیت ساکن، تلفات بسیار وسیع خواهد بود. نسبت تلفات به کل جمعیت در مناطق 11 و 12 به 15 تا 20 درصد خواهد رسید. زیرا در این مناطق شمار ساختمان های آسیب پذیر بسیاری زیاد است و شدت زله نیز به 9 می رسد.
در مورد مدل گسل ری، برآورد می شود که تعداد تلفات انسانی در جنوب شهر به حداکثر برسد. در برخی حوزه های آماری تعداد کشته شدگان از هزار تن خواهد کرد. در مدل گسل شمال تهران، هر چند تلفات انسانی در بخش شمالی بیشتر از دیگر نقاط است اما در برخی حوزه های آماری، تعداد کشته شدگان به 100 نفر یا بیشتر می رسد.
در مورد گسل ری، نسبت تلفات در چندین حوزه آماری در مناطق 11 و 12 فوق العاده بالا (40 درصد یا بیشتر) خواهد بود. فعالیتهای اضطراری امدادرسانی در این مناطق موثر نیستند. در مدل گسل شمال تهران، اگر فعالیت های امداد رسانی به مقدار کافی انجام شود، نسبت تلفات در تمامی حوزه های آماری به سطح 20 درصد یا کمتر کاهش خواهد یافت.
در سناریوی زله ناشی از فعال شدن گسل شمال تهران در بدترین حالت حدود 130 هزار نفر یعنی دو درصد جمعیت تهران از بین می روند. البته نسبت تلفات در بخش شمالی شهر در مناطق یک تا 5، زیادتر از همه (حدود 3 درصد) و در جنوب شهر کمتر از همه (حدود یک درصد) خواهد بود.
سقف عامل ویرانی در زله
دکتر بهرام عکاشه رئیس دانشکده علوم پایه دانشگاه آزاد در گفتگو با خبرنگار مهر به تفسیر نتایج تحقیقات مطالعات "جایکا" پرداخت و گفت: این پروژه مطالعاتی طی قراردادی میان شهرداری تهران و سازمان تحقیقات حوادث غیر مترقبه ژاپن یا به اختصار GICAکه یک سازمان دولتی است اجرایی شد.
زله تهران هفت و بیشتر از هفت ریشتر خواهد بود.
وی با اشاره به سه سناریوی ذکر شده در این گزارش خاطرنشان کرد: نتایج به دست آمده از این تحقیقات نشان می دهد که انرژی تخلیه شده از گسل مشا فشم به میزان 8 ریشتر، گسل شمال تهران 2/7 ریشتر و گسل ری نزدیک به 7 ریشتر است.
عکاشه به واحدهای اندازه گیری زله اشاره کرد و در این باره توضیح داد: برای سنجش اندازه یک زله از درجه ریشتر برای بیان میزان انرژی تخلیه شده از کانون زمین و از درجه "مرکالی" برای بیان میزان تخریب سازه ها روی زمین و برداشت انسانها از زله استفاده می شود. درجه مرکالی تا 12 درجه است که درجه 5 مرکالی به حدی است که انسان را از خواب بیدار می کند، در 6 درها به هم خورد می شود و از درجه 7 به بعد در حدی است که باعث تخریب بنا می شود.
رئیس دانشکده علوم پایه دانشگاه آزاد با اشاره به اعداد و ارقام اشاره شده در گزارش تحقیقات ژاپن ادامه داد: درجه 9 مرکالی در صورتی که سازه بتن آرمه با کلاس افقی و قائم باشد به شرط آنکه در بتن میلگرد آجدار به کار برده شود صدمه جزئی می بیند. در غیر این صورت به دلیل عدم اتصال صحیح "شناژ" افقی که سقف را درست می کند، سازه فرو می ریزد و باعث کشته شدن ساکنان می شود چرا که در زله سقف است که انسان را می کشد.
این مناطق تهران آسیب پذیرتر هستند
عکاشه میزان شدت مرکالی زله را ناشی بسته به جنس خاک، تراکم جمعیت و نوع سازه ها دانست و افزود: گزارش جایکا حکایت از آسیب پذیر بودن مناطق 11، 12، 16 و 20 دارد که این به دلیل جنس خاک این مناطق است. در این مناطق علاوه بر اینکه جنس زمین نرم است دارای سفره های زیر زمینی زیادی است که گاهی مشاهده می شود که بدون وقوع زله سازه ای در زمین فرو می رود.
این محقق با تاکید بر اینکه تهران زله خیز است و زله خیز باقی می ماند خاطر نشان کرد: این مسئله نباید باعث وحشت شود بلکه با اتخاذ تدابیر می شود میزان آسیب پذیری را کاهش داد.
آماری که در این گزارش ارائه شده است بر اساس نتایج تحقیقی است که در سال 1378 انجام شده و به طور حتم با افزایش ساخت و ساز و جمعیت تهران آمار جمعیت و ساختمانهای تهران در حال حاضر افزایش یافته است.
حالا استاندار تهران با اشاره به وقوع چند زله خفیف در شرق استان می گوید که بررسی های کارشناسی حاکیست این زله های خفیف در ادامه لرزش های قبلی است و پدیده متفاوت و معناداری نسبت به گذشته نیست اما شورای هماهنگی مدیریت بحران استان تهران باید در آمادگی کامل به سر ببرد.
مرتضی تمدن در پایان جلسه ستاد مدیریت بحران استان تهران می گوید وقوع زله های خفیف در تهران و کشور بی سابقه نیست و حتی این گونه زله ها همواره وجود دارد و تعداد آن نیز کم نیست اما بازهم ازآمادگی دستگاههای عضو شورای هماهنگی مدیریت بحران استان تهران خبر می دهد .
وی می گوید: تعداد خرده لرزهها و یا نزدیک بودن آن به معنی وقوع زله نیست هرچند موجب نگرانی شده ولی پیام آن افزایش آمادگی همگان است. خواند بدون شک تهران دارای پتانسیل زله است ولی خرده لرزه های چند روز گذشته نمی تواند به معنی وقوع زله بزرگ باشد.
من همیشه ماشینم با یه باک پر بنزین و یه صندوق پر غذا و آب و آماده است
شبها هم نزدیک در می خوابیم که بتونیم فرار کنیم
خونمون هم نزدیکه کرج و به اتوبان نزدیک
این هم سخنان یه فرد مسئول بود )
یک فوق تخصص ژنتیک اطفال گفت: آلودگی هوای تهران به قدری زیاد است که جا دارد کسانی که میتوانند از تهران مهاجرات کنند، جان خود را بردارند و از تهران بیرون بروند.
محمدعلی نیلفروشان درگفتوگو با فارس، در خصوص آلودگی هوای تهران اظهار داشت: 99درصد مشکل آلودگی هوای شهر تهران مربوط به خودروهاست .
وی افزود: من خودم بر اثر آلودگی هوا چند روزی بستری بودم و در حال حاضر نیز بیمارم؛ مسئولینی که سالهاست در حال آمار دادن وضعیت آلودگیهوا هستند اگر به فکر نوسازی ناوگان حمل و نقل دولتی بودند در حال حاضر مشکل این چنین حاد نمیشد.
این فوق تخصص ژنتیک اطفال تصریح کرد: آلودگی هوای تهران به قدری زیاد است که جا دارد کسانی که میتوانند از تهران مهاجرات کنند، جان خود را بردارند و از تهران بیرون بروند.
سیلاااااااااااام!!
خوووووفین؟؟؟
دلم چقده تنگیده بود !!!
این چن وقته همین جوری الکی سرم شولوغ شده بود!!
امتحانم نداشتم!!!! اما نمیدونم چرا وقتی میومدم خونه دیگه جونی تو تنم نبود!
.
.
.
می دونین؟؟؟
خیلی خوشحالم که مسیرم فقط شامل متروئه کرج-تهرانه!
و متروئه داخل شهری سوار نمیشم!!!!
چن روز پیش انقلاب بودم
حالا گرمی و ایناش یه طرف! رسیدم به مترو انقلاب!
بعد فقط شنیده بودم که تو ایسگاه دروازه شمرون باید خط رو عوض کنم تا بیام به سمت صادقیه!! ( تهران شناسی!)
بعد وارد ایستگاه که شدم دیدم همه یه طرف میرن!! منم دفعه اولم بود اونجا سوار مترو میشدم ! همون وری رفتم که همه می رفتم! بعد از یه خانومه پرسیدم دروازه شمرون همینجا باید سوار شم گفت آره!!!
سوار شدم و به تابلوئه بالا در که مسیر حرکت مترو ها رو نوشته نگاه کردم!
دیدم که از ایستگاه انقلاب تا دروازه شمرون 4 تا ایستگاهه! بعد خیلی هم اونوره تهرانه!
از اینور یه ایستگاهه بعدم میرسه آزادی!! آزدای تا صاذقیه هم که همش 2-3 تا ایستگاهه!!!!
با خودم گفتم خوب ایستگاهه بهعدی پیاده شم اون وری برم!!!
ایستگاهه بعدش ولیعصر(عج) بود!! من با یه حس غرور و اینا که یه راهه نزدیک پیدا کردم از قطار پیاده شدم
رفتم اون ور . منتظر قطار!
بعد هر کودوم از قطار ها هم یه ربع به یه ربع میومد! حالا فک کنین من دیرمم بود!!
بالاخره قطار اومد و سوار شدم که یهو صدا بلندگوگفت ایستگاه آخر این خط انقلاب
بعد من از یه خانومه پرسیدم مگه آزادی نمیره ؟؟؟؟؟؟؟
گفت نه!!
بعد دوباره ایستگاه انقلاب از قطار پیاده شدم!
رفتم اونور!! که سوار قطار شم برم دروازه شمرون!!
این وسط فقط چهل دقیقه وقتم الکی گذشت! حالا منم استرس که دیر نرسم خونه!
خلاصه دروازه شمرون پیاده شدم و سواره اون یکی قطار شدم که برم صاذقیه
اولش که سوار شدم خلوت بود! من و یه خاونمه دیگه وایساده بودیم!
اما رسید به ایستگاه امام خمینی!!!
یــــــــــــــــــــــــــــــــــــا علـــــــــــــــــــــــــــــــی!!
تو مایه های پرس!!
من چسبیده بودم به اون دری که باز نمیشد بعد همه تو شیکمه من بودن!!
قفسه ی سینم انقد د درد گرفت انقده فشار اومد بهم! بعد فک کنین هی ترمزم میزد!! بعد همه خودشونو ول میکردن. همه فشارا رو اون عقبیای بد بخت که یکیشونم خودم بودم!
بعد تا صادقیه هم همین وضعیت بود! هیشکی پیاده نشد!
داشتم میمردم!
اومدم خونه بدن درد گرفته بودم!!
واااااااااااااااااااای چه خاطره ی درناکی!!!
منبع : koodakaneh.persianblog.ir
این روایت یک رویداد واقعی است . چهارشنبه شب ساعت 8و نیم شب در خیابان دولت تهران 4 ولگرد تبهکار سوار بر یک پژوی 206 نقره ای رنگ شهروندی 60 ساله را با ضرب و شتم سوار بر خودرو کرده و حدود یک ساعت در شهر چرخانده و ضمن سرقت بالغ بر 80 میلیون تومان ارز و سکه و پول نقد که بخش عمده آن آمانت مردم بوده از این شهروند بی پناه با ضربات شوکر و گاز فلفل و مشت و لگد از او خواستند که ادرس و نشانی دیگرهمکارانش و افراد صاحب مال و مکنت را به آنها بدهد و در نهایت نیز نیز اورا در یکی از خیابانهای پاسداران به وسط خیابان پرت نموده و متواری شده اند. این پرونده با دستور اکید فرمانده محترم ناجا ی تهران و جدیت کاراگاهان نیروی انتظامی در حال پیگیری است وبسیار امیدوارم که این تبهکاران به زودی به دام قانون بیفتند هرچند بی احتیاطی مضروب این پرونده در حمل این مقدار پول غیر قابل اغماض است اما مساله مهم این است تهران شهری که ما در آن زندگی می کینم به معنای واقعی بی در و پیکر شده است . یعنی ورود و خروج از این شهر و اقامت و زندگی در این شهر تحت هیچ ضابطه ای نیست . قواعد وقوانین از بازدارندگی کافی برخوردار نیست و با این وضعیت اگر تمام شهر هم مملواز پلیس و مامور امنیتی شود باز شاهد این نابسامانی ها هستیم . در این وضعیت پلیس هم در صدها موضوع مربوط و نا مربوط دارای وظیفه تعریف شده است . از مسائل فرهنگی و اقتصادی گرفته تا حوزه های امنیتی و اجتماعی و اینترنتی . در حالی که انتظار نخست شهروندان از پلیس برقراری امنیت عمومی و شهروندی است . یعنی جلوگیری از جولان تهبکاران و قانون شکنان و اراذل و اوباش در سطح شهر و صیانت از حریم امن شهروندان . اگر این مهم تامین شد رسیدگی به مسائلی مانند برخورد با بی حجابی و ماهواره و بازار آشفته ارز و گران فروشی می تواند اولویتهای بعدی باشد . شرایط کنونی تهران به گونه ای است که تبهکاران بدون هیچ نگرانی عزم سفر به این شهر نموده و بدون هیچ نگرانی دست به هر جنایت و بزه می زنند و هرزگاهی نیز تعدادی از آنها به دام پلیس می افتند. گاهی حس نا امنی در تهران آنقدر زیاد می شود که برخی از شهروندان احساس نیاز به دریافت مجوز سلاح می کنند .در حوزه راهنمایی و رانندگی هم بسیاری از شهروندان بی مسئولیت و قانون شکن در بزرگراهها و خیابانها اشکارا با جان و مال مردم بازی می کنند و چندان نگران عواقب آن نیستند و از افزایش جرایم نیز باکی ندارند. فهرست این نابسامانی ها ی شهرمان را می توان به تفصیل بیان کرد اما همه دوستداران قانون و امنیت باید به راه حل بیندیشند . راه حلهایی مانند:
1- تجهیز پلیس به فناوریهای نظارتی و کنترلی مانند دوربین های مدار بسته حتی در کوچه ها
2- تشدید مجازات اقدامات هنجار شکنانه مانند زورگیری و ادم ربایی و خشونت ورزی و .
3- ایجاد ظوابط قانونی و محدود کننده و کنترلی نامحسوس برای ورود و خروج از شهر ها و اقامت در شهرهای بزرگ
4- افزایش امکانات و تجهیزات پلیس برای جضور گسترده تر در محیط جامعه
5- تقلیل وظایف پلیس به حوزه های فوری تر و حیاتی تر
و راه حلهایی دیگر
---
تهران از نگاه شما
منبع : اندیشکده خرد dabirimehr.blogfa.com
آنچه شب و روز می بینم
تهران شلوغ بود
ترافیک اعصاب خورد کن بود
خونه ها قلک بود
دل مردم از آهن بود
اما همه نفس می کشیدند
وحالا
دیگه نفسم نمی تونن بکشند
تهران دیگر چیزی برای زندگی کردن ندارد
تهران از نگاه شما
منبع : mardoman.persianblog.ir
درباره این سایت